loading...
*GOOD FRiENDS*
محمد&رضا بازدید : 281 نظرات (0)
ادر مسعود برای دیدن پسرش مسعود به محل دیدن او یعنی لندن آمده بود. او در آنجا متوجه شد که پسرش با یک هم اتاقی دختر به نام ویکی زندگی می کند. کاری از دست خانم حمیدی برنمی آمد و از طرفی هم اتاقی مسعود هم خیلی خوشگل بود. و به رابطه ی میان آن دو ظنین شده بود و این موضوع باعث کنجکاوی بیشتر او می شد. مسعود که فکر مادرش را خوانده بود گفت : من میدانم که شما چه فکری می کنید ، اما من به شما اطمینان می دهم که من و ویکی فقط هم اتاقی هستیم.

ادامه مطلب در ادامه مطلب ............


تعداد صفحات : 15

درباره ما
Profile Pic
محبت گرشود پیدابه هرقیمت خریداریم...
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    شما چه وبلاگی دوست دارید؟
    شما طرفدار کدام تیم هستید؟
    کدام بازی را بهترین بازی سال 2013انتخاب می کنید
    آمار سایت
  • کل مطالب : 72
  • کل نظرات : 18
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 26
  • آی پی امروز : 41
  • آی پی دیروز : 26
  • بازدید امروز : 118
  • باردید دیروز : 33
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 253
  • بازدید ماه : 590
  • بازدید سال : 2,561
  • بازدید کلی : 222,953
  • کدهای اختصاصی

    فال عشق

    وبلاگکد اوقات شرعیاوقات شرعی فسا
    وبلاگ-كد تاريخ هجري

    گالري عکس

    Google

    در اين وبلاگ
    در كل اينترنت

    کد جست و جوي گوگل


    مترجم سايت

    مترجم سايت


    ♫PlaySong♫ ">

    /strong>

    کد نمایش آب و هوا کد نمایش آب و هوا